
یکی از مهمترین اختلافاتی که زوجین هنگام طلاق با آن روبهرو میشوند، مسائل مالی مربوط به پرداخت مهریه و تقسیم داراییهاست. زن و شوهری که سالها در کنار هم زندگیکردهاند و به واسطه تلاش و کوشش مشترک، دستآوردهایی داشتهاند، حالا باید در کوتاهترین زمان، درباره نحوه جدایی و احتمالاً نحوه تقسیم اندوختههای خود تصمیم بگیرند.
این دعوا، دعوای پیچیدهای است که قانون در قبال برخی از ابعاد آن، سکوت کرده و در برخی موارد به آن پرداخته است. البته در این زمینه، عرف و سنتهای رایج در جامعه جایگاه مهمی دارند و محاکم، بسیاری از آرا و احکام خود را مبتنی بر آن صادر میکنند.
هیچ میدونستید که در خیلی کشورها، عرف مهمتر از قانونه؟
هیچ میدونستید که در ایران هم، اگر درباره یک مسئله، قانونی وجود نداشته باشه، قاضی میتونه براساس عرف رأی بده؟ اصلاً عرف چیه؟ از شما دعوت میکنیم مقاله «عرف چیست؟» رو حتما بخونید! |
هنگام طلاق، وقتی اختلافات مالی بروز میکنند، هریک از زوجین کاملاً خود را محق میدانند و تصور میکنند صرفاً حق خودشان در زندگی پایمال شده است. اما با داشتنِ اطلاعات درست و تصمیمگیری خردمندانه، میتوان جلوی تقابلهای کشداری را که عواقب ناخوشایندی برای طرفین دارند، گرفت.
در این مقاله به بررسی تکلیف جهیزیه بعد از طلاق میپردازیم و علاوبرآن، مسئله مالکیت اسباب و اثاثیه را بعد از طلاق بررسی میکنیم. اگر مایلید درباره این مسائل و مقولههای مربوطه به آن مانند «استرداد جهیزیه» و «تصنیف اموال» بیشتر بدانید، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید!
جهیزیه در قانون مدنی ایران
در عرف، مقصود از جهیزیه، وسایل و لوازم ضروری برای آغاز زندگی عروس و داماد است که از جانب خانواده دختر تهیه میشود. در قانون مدنی ایران، بهطور مستقیم به جهیزیه اشاره نشده است؛ اما جالب اینجاست که بهصورت کلی، تهیه اثاث منزل از وظایف مرد شمرده شده است. ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی، تهیه اثاث منزل را از مصادیق نفقه میشمارد و میگوید:
«نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن، از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینههای درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج بهواسطه نقصان یا مرض.»
هرچند طبق قانون مدنی، تهیه اثاث لازم برای زندگی به عهده مرد است؛ اما مطابق با عرف و سنت بسیاری از اقوام ایرانی، خانواده عروس در ابتدای زندگی، جهیزیه و اسباب و اثاثیه لازم را تهیه میکنند که البته کیفیت آن با توجه به سنتهای محلی و بضاعت خانواده، متفاوت است.
با توجه به رواج دیرینه سنت تهیه جهزیه توسط خانواده دختر و البته پذیرش آن از جانب محاکم و رویه قضایی، این تعریف حقوقی از جهیزیه ارائه میشود:
«اسباب و وسایل ضروری زندگی که عرفاً توسط خانواده عروس تهیه میشود و وی در طول زندگی، عملاً اجازه استفاده از آنها را به همسر و فرزندان خویش میدهد.»
اما مسئله مهم درباره جهیزیه، معمولاً هنگام اختلافات زناشویی یا در گیرودار طلاق مطرح میشود:
اینکه مالکیت جهیزیه با چه کسی است؟
مالکیت جهیزیه با چه کسی است؟
۱. با خانواده زن که جهیزیه را برای دخترشان تهیه کردهاند؟
۲. با زن که خانوادهاش جهیزیه را برای او تهیه کردهاند؟
۳. یا با مرد که طبق ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی، ریاست خانواده از خصائص اوست؟
درباره فرضیه اول: جهیزیه هِبه یا هدیهای است که خانواده دختر به او میبخشند. عدهای بر این باورند که چون هبهدهنده هر گاه که بخواهد میتواند رجوع کند و هدیه را پس بگیرد، خانواده دختر مالک واقعی جهیزیهاند؛ درحالیکه مطابق ماده ۸۰۳ قانون مدنی، اگر واهب (هبهکننده) پدر یا مادر فرد باشد، دیگر نمیتواند هدیه را پس بگیرد. بنابراین فرضیه اول نمیتواند درست باشد.
فرضیه سوم هم که به ریاست مرد در خانواده اشاره دارد، ارتباطی با مسئله مالکیت ندارد؛ مفاد این ماده صرفاً جنبه ارشادی دارد و معطوف به مدیریت زندگی است که در راستای اجرای آن، مرد ملزم به حسن معاشرت با همسر است. پس اساساً مالکیت مرد بر جهیزیه کاملاً منتفی است.
درواقع، مالکیت جهیزیه قانوناً و عرفاً با خودِ زن است. پس از اینکه جهیزیه توسط اولاد زن به او هبه میشود، وی مالکیت خود را بر جیهزیه اِعمال میکند. اینجا قانونگذار نیز با وضع مفاهیمی همچون «استرداد جهیزیه» بر این مالکیت صحه گذاشته است. اما استرداد جهیزیه چیست؟
استرداد جهیزیه
مقصود از استرداد جهیزیه، بازگرداندن جهیزیه توسط زن است. زوجه میتواند با تنظیم دادخواست استرداد جهیزیه، برای بردن وسایل و لوازمی که بهعنوان جهیزیه به خانه شوهر برده است، اقدام کند.
اما حساب جهیزیه از اسباب و اثاثیهای که بعد از ازدواج خریداری میشود، جداست. برای مرجع رسیدگی باید ثابت شود، آنچه در دادخواست استرداد جهیزیه بدان اشاره شده، جزء جهیزیه بوده است یا نه؟
اما چطور میتوان اثبات کرد که کدامیک از اقلام مورد نظر جزء جهیزیهاند و کدامیک پس از ازدواج خریداری شدهاند؟
تهیه سیاهه جهیزیه و فهرست کردن اقلام آن
یکی از سنتهایی که بین خانوادههای ایرانی رایج است و محاکم بهعنوان عرفِ رایج آن را پذیرفتهاند، تهیه سیاهه اقلامی است که توسط خانواده دختر بهعنوان جهیزیه خریداری میشود؛ این فهرست به امضای بزرگان دو خانواده (بهعنوان شهود) و نیز به امضای شخص داماد میرسد و محل استناد قرار میگیرد. نگه داشتن فاکتورهای خرید به اعتبار سیاهه جهیزیه میافزاید.
بهاینترتیب میتوان فهرست جهیزیه را از سایر وسایلی که زوجین در طول زندگی خود خریداری میکنند، مجزا کرد. اما درباره سایر وسایل چطور باید تصمیم گرفت؟
اگر هنگام خرید، فاکتور شخصی صادر نشده باشد و آن وسیله جزء وسایل خصوصی هیچیک از طرفین نباشد، چه کسی مالک آن است؟ پس از معلوم شدن تکلیف جهیزیه و مهریه، با سایر اموال و داراییها چه باید کرد؟
قاعدتاً آنچه به موجب اسناد و شواهد، متعلق به هر یک از زوجین است، در تملک ایشان خواهد ماند. ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی هم تأکید میکند که: «زن مستقلاً میتواند در دارایی خود هر تصرفی را که میخواهد بکند.» اما درباره آنچه سند مشخصی ندارد چه باید کرد؟ مالکیت اموالی که در طول زندگی مشترک خریداری شدهاند، ولی بهوضوح مشخص نیست که در تملک کدامیک از زوجین قرار دارند، با چه کسی است؟
در این زمینه نظرات متفاوتی وجود دارد؛ اما بههرحال عدهای قبل از بروز هر گونه اختلافی، با شروط ضمن عقد، پیشاپیش این مسئله را حل میکنند. طبق ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی، زوجین میتوانند هنگام عقد، هر شرطی را که مخالف مقتضای عقد نباشد، بین خودشان وضع کنند. یکی از این شروط، شرط «تصنیف اموال» است.
تصنیف اموال چیست؟
مقصود از تصنیف اموال این است که آنچه در طول زوجیت به دست آمده است، بالمناصفه (بهصورت مساوی) بین طرفین تقسیم شود. معمولاً چنین اقدامی با توافق طرفین صورت میگیرد و اگر توافق حاصل نشود، اجرای آن از طریق دادگاه انجام میشود.
حرف آخر
با وجود آموزههای فرهنگی و اجتماعی و توصیه قانون مدنی به حسن معاشرت زوجین، اختلافات زناشویی اجتنابناپذیر است. در این میان آنچه میتواند در کشاکش مسائلی همچون طلاق مفید واقع شود، اقدامات خردمندانه طرفین براساس دانش و آگاهی است تا با اتخاذ بهترین تصمیمات، از بروز اختلافات بیشتر جلوگیری شود.